کمالالدین اسماعیل:ای ترا جمع گشته در ره آز همّت کوته و امید دراز
❈۱❈
ای ترا جمع گشته در ره آز
همّت کوته و امید دراز
همه دندان ز حرص همچون سیر
همه مغز تو پوست همچو پیاز
❈۲❈
ندهی خر بزاهدان لیکن
نان ایشان همی خوری بنیاز
دست تو چون دهان گرسنگان
هر چه در وی نهی نیایی باز
❈۳❈
چون گلو می فرو بری همه چیز
وز تو ناید برون مگر آواز
کامنت ها