کمالالدین اسماعیل:ای خدمت تو ذخیرة عمرم وی مدحت تو علاج هر دردم
❈۱❈
ای خدمت تو ذخیرة عمرم
وی مدحت تو علاج هر دردم
آثار عنایت تو می بینم
چندانکه بگرد خویش می گردم
❈۲❈
در وقت نجشّم خداوندان
اندیشة خدمتی همی کردم
چون هیچ نبود لایق ایشان
تشویر ز گونه گون همی خوردم
❈۳❈
گفتم کم از آن که شربتی سازم
با خویشتن این سخن بپروردم
در آب حیات جان شیرین را
حل کردم و پیش خدمت آوردم
❈۴❈
محتاج بیخ نباشد این شربت
کافسرده شدست از دم سردم
کامنت ها