کمالالدین اسماعیل:حکیم عهد و فرید زمانه مجدالدّین که طبع خستۀ خود شادمان ازو دارم
❈۱❈
حکیم عهد و فرید زمانه مجدالدّین
که طبع خستۀ خود شادمان ازو دارم
ورای نعمت صحّت درین جهان فراخ
تو هیچ نعمت دانی، من آن ازو دارم
❈۲❈
چو در معالجت من نکرد تقصیری
سپاس و منّت تا آسمان ازو دارم
چو دزد علّت آهنگ گوهر جان کرد
میان دزد و گوهر پاسبان ازو دارم
❈۳❈
چگونه عذر کرمهای او توانم خواست؟
که من توان تن ناتوان ازو دارم
ز چنگ علّت چون جانم او برون آورد
حقیقتست که جان و جهان ازو دارم
❈۴❈
ز من چه خدمت شایسته آید آنکس را
که بعد از ایزد خلّاق جان ازو دارم
کامنت ها