گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:ای خداوندی که هر ساعت دل و دست ستم بشکند از عدل تو چون شکّر از گفتار تو

❈۱❈
ای خداوندی که هر ساعت دل و دست ستم بشکند از عدل تو چون شکّر از گفتار تو
آرزو ها را بمهر او بجنبد دل زجای چون ز زیر لب بنالد خامۀ بیمار تو
❈۲❈
گرچه خورشید از شعاعش مینهد پیوسته خار گلشن گردون نباشد یک گل از گلزار تو
آورد دزد حوادث نقب در دیوار ملک گر نباشد پاسبانش دولت بیدار تو
❈۳❈
از ضمیر روشنت دارم گواهی معتبر کین دعاگو از دل و جان هست خدمتکار تو
بی گنه سیلیّ حرمانم مزن از دست جود بس که خود بی بهره ام از دولت بیدار تو
❈۴❈
چون کم از من بنده صد کس بیش از هر زمره یی زندگانی می کنند از راتب و ادرار تو
بد نباشد نیز چون من آفرین گر بردرت گرچه بیش از آفرینست از شگرفی کار تو
❈۵❈
خود مکن قصّه دراز ، آخر نباشد کم زنان چون طمع کوتاه گشت از جبّه و دستار تو
گرچه از روی کرم بر مقتضای رسم خویش در حق کمن کرد سعیی کلک گوهربار تو
❈۶❈
وجه نان روشنترک باید مرین دیوانه را کآبروی و خون خود ریزد باستحضار تو
گر تردّد لازمست آخر سوی درگاه تو ور حوالت بر در بستست ، هم انبار تو

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۲۸۴ - ایضاً له

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها