کمالالدین اسماعیل:ای از پی حلّ و عقد دایم در بند و گشایش او فتاده
❈۱❈
ای از پی حلّ و عقد دایم
در بند و گشایش او فتاده
جز با محرم ز غایت حفظ
راز دل خود برون نداده
❈۲❈
سرکوفته یی و از صلابت
هم بر سر پای ایستاده
از بلعجی زبانت اوّل
گویا شده پس دهان گشاده
❈۳❈
خاموشی و گاه نطق لفظت
بی صورت همه حروف ساده
گویا بزبان حال کز من
نتوان طلبید نا نهاده
کامنت ها