گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:کریم عرصۀ عالم جهان لطف و کرم زهی خجل ز سخایت روان حاتم طی

❈۱❈
کریم عرصۀ عالم جهان لطف و کرم زهی خجل ز سخایت روان حاتم طی
خلاف رای تو بیرون کشد به دست فنا ز پشت مهرۀ چرخ ستیزه رو رگ و پی
❈۲❈
خمیر مایۀ قهر تو من علیها فان جواز نامۀ لطف تو کلّ شیء حی
نفاذ امر تو و انقیاد چرخ چنان که در نگنجد مابینشان تراخی کی
❈۳❈
فلک ز بأس تو شد بد مزاج ازان هرروز زمعده برفکنده قرص آفتاب به قی
زمانه گر ز دم خلق تو مدد یابد زخار خشک گل تر دهد بموسم دی
❈۴❈
چو سرو گردد حالی ز بندها آزاد گر اوفتد نظر اهتمام تو بر نی
بگسترد قدر اندر رواق سیمایی بروز بار خلاف تو رفرف لاشی
❈۵❈
شود چو سایه سیه روی و پی سپر خورشید اگر نیاید حکم ترا چو سایه ز پی
زتاب سینۀ خصمت که میزند شعله مسام مردم چشمش همی چکاند خوی
❈۶❈
سزد که از شرف خدمت تو فخر آرد برآسمان چهارم زمین خطّۀ جی
نمود لطف تو اهتمام و خصم بی آبت ز روی خامی قوّت همی گرفت چو می
❈۷❈
چو دید قهر تو زین پس معالجت نکند چنین زدند مثل کاخر الدّوا الکیّ
صحایف کرمت نشر چون توانم کرد که دست جود تو کردست ذکر حاتم طیّ
❈۸❈
چو خواستم که ز تقصیر خویش خواهم عذر خرد نفیر برآورد و گفت : خامش ،هی!
تو قاصری نه مقصّر ، چه حاجتست بعذر؟ دع النشدّش فیه فانّ ذالک الیّ
❈۹❈
حضور تو چه جمال آرد در آن حضرت که دون صفّ نعالست نه جای صاحب ری؟
بحضرتی که درو ماه با نقاب آمد چه سایه افکند آنجا شعاع نور جدی
❈۱۰❈
بساط او فلکست و تو خاک پی سپری اگر هزار بکوشی کجا رسی بر وی
هر آنکه سر ننهد بر خط مثال تو باد شکسته پشت وسیه رو چو زلف دلبر قی

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۳۰۷ - ایضاً له

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها