گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:پیشوای علما خسرو دانشمندان ای که بر اهل معانی بسزا پادشهی

❈۱❈
پیشوای علما خسرو دانشمندان ای که بر اهل معانی بسزا پادشهی
لشکر فقر شود منهزم از ساحت دهر چون کند خیل سخا از سر کلکت سیهی
❈۲❈
آتشین شعله برآید به سر آب حیات هردم از غیرت خاکی که برو پای نهی
هفت گردون را در حلقۀ درست دیدم جای بر گردن هم کرده ز بی جایگهی
❈۳❈
قصّۀ غصّۀ بی آبی من اصغا کن مگرم روی دهد از کرمت روز بهی
اندرین شدّت گرما که بینداخت سپر تیغ سبزه ز که از کوکبۀ تیر مهی
❈۴❈
آب نایاب چنان شد که همی بر لب جوی دستها جز به تیّمم نکشد سر و سهی
دایۀ ابر چو شیرش ندهد، طفل نبات چه کند گر نکند گونۀ رخسار گهی؟
❈۵❈
همه اقسام بدی تعبیه در بی آبیست سبب اینست که آبی را خوانند بهی
زابر کفّار تو در یوزة آبست مرا به کم از آب خود از دست رهی کی برهی؟
❈۶❈
گر چه در خدمت جاه تو مرا آبی نیست دارم آن چشم که آب آرد با روی رهی
بادم لطف تو هر لحظه امیدم گوید رایگان از کف من گر همه بادی نجهی
❈۷❈
کشتکی دارم چون کشتی ارباب هنر مانده بر خشک و بدو روی نهاده تبهی
کآب خواهم ز تو خواهم که چو بحری پر دل نه از اینها که چو چاهند همه چشم تهی
❈۸❈
کشت من تشنه و من گرسنه ترسم فردا ندهد نانم ار امروز تو ابش ندهی

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۳۴۱ - وله ایضا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها