گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال‌الدین اسماعیل:به نرد باختن اندر بلا و درد سرست ازو حذر کن و بگریز گر ترا بصرست

❈۱❈
به نرد باختن اندر بلا و درد سرست ازو حذر کن و بگریز گر ترا بصرست
صلاح خویش نگهدار و نا فلاح مجوی که در صلاح و فلاح تو نرد کینه ورست
❈۲❈
به جاه ازو خللست و به فضل ازو نقصان ازو به مال زیانست وزو به تن خطرست
گهی بکوبی زانو و گه بکوبی بر درست گویی دست تو درّة عمرست
❈۳❈
گهی بخایی لبها ز بس دریغ و فسوس چنانکه گویی در زیر زخم نیشتر ست
هر آن حریف که با تو بباخت دشمن شد وگر چه او ز همه دوستانت دوست تر ست
❈۴❈
گهی بنالی و گویی اگر چنین زدمی ببردمی و کنون شد که زخم من دگرست
گهی بگیری و گویی مگر براید نقش گهی بدزدی و گویی حریف کور و کرست
❈۵❈
چو بنگری همه بازیت دزدی آمد و مکر چو بنگری همه گفت تو گوییا مگرست
بعشرت اندر کسبست و ، کسب در عشرت نکو نباشد اگر حاصلش همه گهرست
❈۶❈
عجبّر آنکه همی نرد را هنر دانی وگرچه درّ سخن به ز نرد در نظرست
اسیر و عاجز چوبی و استخوان گشتن به چشم آن که مرا و را خرد نه بس هنرست

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۴۱ - ایضا له

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها