کمالالدین اسماعیل:ای که از عدل تو هر مظلومی داد بیدادگر آسان بستد
❈۱❈
ای که از عدل تو هر مظلومی
داد بیدادگر آسان بستد
قابض تو که به تهدید و وعید
ارتفاع همه سیچان بستد
❈۲❈
آب دهقانان یکباره ببرد
وز همه برزگران نان بستد
پخته و خام به مردم نگذاشت
حقّ و باطل همه یکسان بستد
❈۳❈
چون جو و کاه صحرا برداشت
باقی از خانه گروگان بستد
بیل و دلو و رسن و پشماگند
با جوال و جل و پالان بستد
❈۴❈
کلهاز فرق یتیمان بربود
پیرهن از تن عریان بستد
هر چه بد بستداز آن درویشان
تا طلاق زن ایشان بستد
❈۵❈
بود منصف تر ازین نامعلوم
لشکر غزلکه خراسان بستد
ملک الموت بد آن قابض تو
که ز بس غصّه مراجان بتد
❈۶❈
قدری جو که حوالت کردی
بنداد آن و دو چندان بستد
بود فرمان تو بروی به دو جو
این یکی چون بنداد آن بستد
❈۷❈
آنچه گفتی که بده آن بنداد
و آنچه گفتی تو که مستان بستد
باسطی را بکمار ای خواجه
که جو از قابض نتوان بستد
کامنت ها