کمالالدین اسماعیل:دل که با یادش آشنا گردد گر بیهوده ها چرا گردد؟
❈۱❈
دل که با یادش آشنا گردد
گر بیهوده ها چرا گردد؟
مرد این راه آنکس است که او
همه پیرامن بلا گردد
❈۲❈
غرقه در آب چشم خود شب و روز
همچنان چرخ آسیا گردد
همچو خورشید آسمانی باش
ذرّه باشد که در هوا گردد
❈۳❈
کار خود با وکیل لطف گذار
تا همه حاجتت روا گردد
نخورد غم به لذّت فانی
هر که او عاشق بقا گردد
❈۴❈
به قراضات ننگرد آن کس
که خداوند کیمیا گردد
هر که گردن به بندگی بنهد
بر همه کام پادشا گردد
❈۵❈
پای خود استوار کن زان پیش
که ز دستت عنان رها گردد
کامنت ها