کمالالدین اسماعیل:ای بلند اختری که همت تو سر بهفت آسمان فرو نارد
❈۱❈
ای بلند اختری که همت تو
سر بهفت آسمان فرو نارد
باز گیر امل چو گل دامن
ابر کلک تو چون گوهر بارد
❈۲❈
با همه پردلیّ خود خورشید
بخدا ار خلاف تو یارد
کوه را لرزه برفتد زنهیب
چون وقار تو پای بفشارد
❈۳❈
قهر تو همچو غمزۀ خوبان
خون بریزد که موی نازارد
دست ناهید بر رواق فلک
جز بیاد تو جام نگسارد
❈۴❈
پای خورشید منازل چرخ
جز بکام تو گام نگذارد
سرورا خرمن ثنا بنهد
هرکه او تخم مردمی کارد
❈۵❈
بر تو مرسو مکیست خادم را
کز تو آنرا وظیفه انگارد
شاعری را اگر دهی دشنام
بر تو آنرا وظیفه انگارد
❈۶❈
ور قفایی خورد ز تو بمثل
سر سال از طمع قفا خارد
بر امید وظایف مردم
شب نباشد که روز نشمارد
❈۷❈
همه وقت صلات دارد گوش
گوش وقت صلوة کم دارد
هرکه را رای و رسم این باشد
بر تو مرسوم خویش نگذارد
❈۸❈
مدّتی از محل گذشت بکوی
تا کرم حق بنده بگزارد
کامنت ها