کمالالدین اسماعیل:با من سر زلفش ار پریشانی کرد دوشم لب او ببوسه مهمانی کرد
❈۱❈
با من سر زلفش ار پریشانی کرد
دوشم لب او ببوسه مهمانی کرد
لب بر لب من نهاد و در خواب شدم
گفتا تو شکر خواب چنین دانی کرد
کامنت ها