کمالالدین اسماعیل:گردون چو غم زشت و نکومی نخورد این شکر و شکایت اندرو می نخورد
❈۱❈
گردون چو غم زشت و نکومی نخورد
این شکر و شکایت اندرو می نخورد
وین صبح که هر نفس دهان بگشاید
جز آب حیات ما فرو می نخورد
کامنت ها