کمالالدین اسماعیل:دیدی که دگر بی رخ آن سرو بلند آمد گل و بلبل بر او رخت افکند
❈۱❈
دیدی که دگر بی رخ آن سرو بلند
آمد گل و بلبل بر او رخت افکند
ای بیهده گوی مست، بسیار مگوی
وی شوخ دهادن دریده، بر خویش مخند
کامنت ها