کمالالدین اسماعیل:از جور که بر سرو بلندت مردند در بند اسیر و مستمندت کردند
❈۱❈
از جور که بر سرو بلندت مردند
در بند اسیر و مستمندت کردند
شمعی ، چه عجب که کند داری بر پای
سروی، چه عجب که تخته بندت کردند
کامنت ها