کمالالدین اسماعیل:بیزار شدم بی تو زهر آسایش خود چون باشد بعشق در آسایش
❈۱❈
بیزار شدم بی تو زهر آسایش
خود چون باشد بعشق در آسایش
آسایش من از دم باد سحرست
بیمار دهد وقت سحر آسایش
کامنت ها