کمالالدین اسماعیل:خون گشت دلم ز زخم بی مرهم او بر خاک چنانکه می شمردم دم او
❈۱❈
خون گشت دلم ز زخم بی مرهم او
بر خاک چنانکه می شمردم دم او
تا بازپسین نفس کز وکشت جدا
می گفت مرا که الله الله غم او
کامنت ها