گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کامبیز صدیقی کسمایی:این طرف قل قل سماوری بزرگ،

❈۱❈
این طرف قل قل سماوری بزرگ،
تخت و - روی تختِ قهوه خانه - چند مرد، چند استکان چای.
❈۲❈
آن طرف ولی فقط درخت ها...
درخت ها... درخت ها...
❈۳❈
می توان حساب کرد
من صاحب تمام سکه ام
❈۴❈
صاحب تمام سکه ای که در کف من است.
مثل دلق کهنه اش چه پاره پاره است ابرهای تیره در بسیط آسمان...
❈۵❈
«حق» دوباره گفت و لب به گفت و گو دوباره باز کرد:
قصه را برای روز دیگری گذاشتم چون گرسنه ام.
❈۶❈
ای عزیز! مثل برف
مثل سردیِ هوایِ دی، خصم پابرهنگان مباش؛
❈۷❈
مثل فقر مثل احتیاج.
«هو» دوباره گفت و هر دو دست را به هم دوباره کوفت.
❈۸❈
می توان حساب کرد او در این زمان
نصف سکهٔ مرا زِ من گرفته است. ناگهان
❈۹❈
در کنار من یک غریبه موذیانه خنده کرد و گفت:
شاهنامه آخرش خوش است.

فایل صوتی آواز قناری تنها پای سخن درویش

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها