کامبیز صدیقی کسمایی:گفت ابری به شب تیره که: باران، باران... بادِ دیوانه زِ دل نعره برآورد که: طوفان،...
گفت ابری به شب تیره که: باران، باران...
بادِ دیوانه زِ دل نعره برآورد که: طوفان، طوفان...
بادِ دیوانه زِ دل نعره برآورد که: طوفان، طوفان...
❈۱❈
قلم و کاغذ را
دور می اندازم،
چون که می پندارم
❈۲❈
شعر در این لحظه
فاقدِ قدرتِ تثبیت شده است.
کامنت ها