گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کامبیز صدیقی کسمایی:آه... ای زمین بی برکت! یک مشت بذر تازهٔ باران،

❈۱❈
آه... ای زمین بی برکت! یک مشت بذر تازهٔ باران،
در خورجین پاره ابری نیست.
❈۲❈
دارد غروب - در جاده های سرخ شفق -
خورشید را با خود
❈۳❈
بسوی آن افق دور می برد.
اکنون از وحشتی شگرف گوئی که رنگ از رخِ گلگون آفتاب
❈۴❈
ناگه پریده است.
مرغی هراسناک در لابلای بوته خاری
❈۵❈
ناگاه جیغ زد. اسبی میان جادهٔ خاموش؛ شیهه زد.
با واپسین تلاش
❈۶❈
قلب زمین تشنهٔ خود را ما شخم می زنیم
اما یک مشت بذر تازهٔ باران،
❈۷❈
در خورجین پاره ابری نیست.
آه ...ای زمین بی برکت!

فایل صوتی در جاده‌های سرخ شفق در جاده های سرخ شفق

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها