کامبیز صدیقی کسمایی:دور؛ در مزرعهٔ دلکش همسایهٔ ما عده ای می خواندند،
❈۱❈
دور؛ در مزرعهٔ دلکش همسایهٔ ما
عده ای می خواندند،
و درو می کردند.
لیک، در مزرعهٔ ما که پر از آفت بود
❈۲❈
نه کسی فکر درو در سر داشت
نه کسی در گذر باد، سرودی می خواند.
شب
❈۳❈
در این مزرعه
بر تیرگی اش می افزود.
کامنت ها