کامبیز صدیقی کسمایی:روی شاخه ام در آن زمان که
❈۱❈
روی شاخه ام
در آن زمان که
شعر تازه ای، جوانه می زند؛
صخره می شود،
❈۲❈
قلب من، بروی چشمه های آب.
ابر تیره می شود،
روح من، بروی آفتاب.
❈۳❈
در میان جنگلی که، یک پرنده پر نمی زند،
خواندن ترانه عاقلانه نیست.
با خودم
چه کودکانه
❈۴❈
قهر کرده ام.
کامنت ها