کامبیز صدیقی کسمایی:در پای پنجره دارم گیاهِ سبزِ نیایش را
❈۱❈
در پای پنجره
دارم گیاهِ سبزِ نیایش را
- روئیده در میانه گلدان سرخ ماه -
با دست های خستهٔ خود، آب می دهم.
❈۲❈
در من حلول روح همهٔ برگزیدگان،
احساس می شود.
در پشت پنجره
❈۳❈
شهری میان آهن و پولاد خفته است.
در باغ دل که زنبقِ پاکی شکفته است،
دیگر نه کینه ای است
دیگر نه غصه ای است.
❈۴❈
ای جاودانگی!
دارم گیاه سبز نیایش را
با دست های خستهٔ خود
❈۵❈
آب می دهم.
کامنت ها