گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کارو:شبی در حال مستی تکیه بر جای خدا کردم نمی‌دانم کجا بودم، چه‌ها کردم، چه‌ها کردم

❈۱❈
شبی در حال مستی تکیه بر جای خدا کردم نمی‌دانم کجا بودم، چه‌ها کردم، چه‌ها کردم
در آن لمحه ز مستی حال گردان شد خدا دیدم، وجودم محو و گریان شد
❈۲❈
به خود فائق شدم، مستی ز سر رفت غرور آمد، دلم از حد کم رست
خدا دیدم، خودم را بندگی کو؟ کجا شد جبر و سختی؟ بی خودی کو؟
❈۳❈
زدم حکمی که لیلی کو و مجنون؟ زدم حکمی کجا شد جنگ و کو خون؟
چو مستی دست در جای خدا زد به چنگیزان و نامردان قفا زد
❈۴❈
به لیلی حکم عشق دائمی داد به شیرین حق خوب زندگی داد
به مجنون آتشی از جنس دم داد به فرهاد اهرمی کوهان شکن داد
❈۵❈
چرا لیلی و مجنون باز مانند؟ چرا فرهاد از شیرین برانند؟
چرا وقتی که من مست و خدایم چنان باشم که گویندم گدایم؟
❈۶❈
در آن حالت که پیمانه برم بود شرابم همدم و دل ساغرم بود
من مست و خراب حالا خدایم ز ضعف و هجر و غم، حالا جدایم
❈۷❈
به پیران وقت پیری می‌دهم جان جوانان در جوانی قوت و نان
چرا آهو ز مادر باز ماند؟ چرا فرزند صیادش بنالد؟
❈۸❈
چراها و چراها و چراها شب قدرت گذشت و آرزوها
به سختی قامتم را راست کردم گلوی خشک خود را صاف کردم
❈۹❈
کنار بسترم پیمانه‌ای پر ولی جیبم تهی از سکه و دُر
شراب از سر برفته بی تامل نمی‌یابم اثر از تاج و از گل
❈۱۰❈
همان مست و رهای رو سیاهم غلط کردم که پی بردم خدایم!

فایل صوتی دیگر اشعار تکیه بر جای خدا ۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها