گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کارو:دوش مست و بی‌خبر بگذشتم از ویرانه‌ای در سیاهی شب، چشم مستم خیره شد بر خانه‌ای

❈۱❈
دوش مست و بی‌خبر بگذشتم از ویرانه‌ای در سیاهی شب، چشم مستم خیره شد بر خانه‌ای
چون نگه کردم درون خانه از آن پنجره صحنه‌ای دیدم که قلبم سوخت چون جانانه‌ای
❈۲❈
کودکی از سوز سرما می زند دندان به هم مردکی کور و فلج افتاده‌ای در یک گوشه‌ای
دختری مشغول عیش و نوش با بیگانه‌ای مادری مات و پریشان مانده چون دیوانه‌ای
❈۳❈
چون که فارغ گشت از عیش و نوش آن مرد پلید قصد رفتن کرد با حالت جانانه‌ای
دست در جیب کرد و زآن همه پول درشت داد به دختر زآن همه پول درشت چند دانه‌ای
❈۴❈
بر خودم لعنت فرستادم که هر شب تا سحر می‌روم مست و شتابان سوی هر میخانه‌ای
من در این میخانه، آن دختر ز فقر می‌فروشد عصمتش را بهر نان خانه‌ای

فایل صوتی دیگر اشعار بهای نان ۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها