کارو:او مظهر عشق بود و من مظهر ننگ وقتی که فشردمش به آغوشم تنگ
❈۱❈
او مظهر عشق بود و من مظهر ننگ
وقتی که فشردمش به آغوشم تنگ
لرزید دلش، شکست و نالید که: آخ...
ای شیشه چه میکنی تو در بستر سنگ؟
کامنت ها