کارو:گل سرخی به او دادم، گل زردی به من داد برای یک لحظه ی ناتمام، قلبم از تپش افتاد
❈۱❈
گل سرخی به او دادم، گل زردی به من داد
برای یک لحظه ی ناتمام، قلبم از تپش افتاد
با تعجب پرسیدم: مگر از من متنفری؟
گفت: نه باور کن،نه! ولی چون تو را واقعا دوست دارم
❈۲❈
نمیخواهم پس از آنکه کام از من گرفتی، برای پیدا کردن گل زرد
زحمتی به خود هموار کنی
کامنت ها