خاقانی:با یاد تو زهر بر شکر خندد با روی تو شام بر سحر خندد
❈۱❈
با یاد تو زهر بر شکر خندد
با روی تو شام بر سحر خندد
درماه نو از چه روی میخندی
کان روی به آفتاب برخندد
❈۲❈
عاشق همه زهر خندد از عشقت
گر عشق این است ازین بتر خندد
آنجا که تو تیر غمزه اندازی
آفاق بر آهنین سپر خندد
❈۳❈
و آنجا که من از جگر کشم آهی
عشاق بر آتش سقر خندد
من در غم تو عقیق میگریم
دانم که عقیق تو شکر خندد
❈۴❈
چون لعل تو بیند اشک خاقانی
از شرم چو گل به پوست درخندد
کامنت ها