گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دل که در دام تو افتاد غم جان نبرد جان که در زلف تو شد راه به ایمان نبرد

❈۱❈
دل که در دام تو افتاد غم جان نبرد جان که در زلف تو شد راه به ایمان نبرد
عقل کو غاشیهٔ عشق تو بر دوش گرفت گر همه باد شود تخت سلیمان نبرد
❈۲❈
باد کو خاک کف پای تو را بوسه دهد سر فرو نارد تا افسر سلطان نبرد
گرچه هستند به فردوس بسی خاتونان تا تو را بیند رضوان غم ایشان نبرد
❈۳❈
در میان دل و دین حاصل عشاق تو چیست که چو حکم تو درآید ز میان آن نبرد
آهوی غمزهٔ تو دم نزند تا به فریب مهرهٔ صابری از بازوی شیران نبرد
❈۴❈
اشک آن طایفه طوفان دگر گشت ولیک عشق نوح است که اندیشهٔ طوفان نبرد
هر خسی وصل تو نایافته گر لاف زند با تو زان لاف زدن گوی ز میدان نبرد
❈۵❈
غول بر خویشتن از خضر نهد نام چه سود که خدایش به سرچشمهٔ حیوان نبرد
نیست در حضرت زلف تو مرا باک رقیب خاصهٔ خلوت شه طاعت دربان نبرد
❈۶❈
تو به حمد الله چون بر سر پیمان منی کس دگر کار مرا از سر و سامان نبرد
جمعی از قهر قضا فرقت ما می‌خواهند هان و هان تات قضا از سر پیمان نبرد
❈۷❈
جان خاقانی کز ملک وصالت شاد است به جوی پاک همه ملکت خاقان نبرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها