گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دل رفت و می‌ندانم حالش که خود کجا شد آزار او نکردم گوئی دگر چرا شد

❈۱❈
دل رفت و می‌ندانم حالش که خود کجا شد آزار او نکردم گوئی دگر چرا شد
هرجا که ظن ببردم رفتم طلب بکردم پایم به سنگ آمد، پشتم ز غم دو تا شد
❈۲❈
چندان که بیش جستم کم یافتم نشانش گوئی چه حالش افتاد یارب دگر کجا شد
بردم بدو گمانی کز عشق گشت رسته مانا که گشت عاشق ظنم مگر خطا شد
❈۳❈
یا آب بود و ناگه اندر زمین فرو شد یا مرغ بود و از دام پرید در هوا شد
گفتم دلی که دیده است پیرو غریب و خسته کامروز چند روز است کز پیش ما جدا شد
❈۴❈
ناگاه کودکی گفت دیدم دلی شکسته در دام زلف یاری افتاد و مبتلا شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها