خاقانی:دل عاشق به جان فرو ناید همتش بر جهان فرو ناید
❈۱❈
دل عاشق به جان فرو ناید
همتش بر جهان فرو ناید
خاکیی را که یافت پایهٔ عشق
سر به هفت آسمان فرو ناید
❈۲❈
ور دهد تاج عقل با دو کلاه
سر عاشق بدان فرو ناید
عشق اگر چند مرغ صحرائی است
جز به صحرای جان فرو ناید
❈۳❈
سالها شد که مرغ در سفر است
که به هیچ آشیان فرو ناید
حلقهٔ کاروان عشق آنجاست
که خرد در میان فرو ناید
❈۴❈
عاقبت نیز جز به صد فرسنگ
ز آن سوی کاروان فرو ناید
تو ندانی که چیست لذت عشق
تا به تو ناگهان فرو ناید
❈۵❈
عشق خاص کس است خاقانی
به شما ناکسان فرو ناید
عشق داند که قحط سال کسی است
زان به کس میهمان فرو ناید
کامنت ها