خاقانی:دل از آن دلستان به کس نرسد بر از آن بوستان به کس نرسد
❈۱❈
دل از آن دلستان به کس نرسد
بر از آن بوستان به کس نرسد
بی‌غمش رنگ عیش کسی نبرد
بی‌دمش بوی جان به کس نرسد
❈۲❈
به غلط بوسه‌ای بخواهم ازو
گرچه دانم که آن به کس نرسد
لب به دندان فرو گزد یعنی
رطب از استخوان به کس نرسد
❈۳❈
وصلش اندیشه چون کنم کامروز
دولت از ناکسان به کس نرسد
مردمی تنگ بار گشت چنان
کز درش آستان به کس نرسد
❈۴❈
عهد و انصاف پی غلط کردند
تا ازیشان نشان به کس نرسد
همه بیگانه‌اند خلق آوخ
کاشنا زان میان به کس نرسد
❈۵❈
اهل دردی مجوی خاقانی
کاین مراد از جهان به کس نرسد
کامنت ها