گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:آتش عیاره‌ای آب عیارم ببرد سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد

❈۱❈
آتش عیاره‌ای آب عیارم ببرد سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
❈۲❈
ناله کنان می‌دوم سنگ به بر در، چو آب کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
❈۳❈
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
❈۴❈
عشق برون آورد مهره ز دندان مار آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها