خاقانی:دلم آخر به وصالش برسد جان به پیوند جمالش برسد
❈۱❈
دلم آخر به وصالش برسد
جان به پیوند جمالش برسد
زار از آن گریم تا گوهر اشک
به نثار لب و خالش برسد
❈۲❈
نه به نو شیفته گردم چو به من
مه به مه پیک خیالش برسد
دل دیوانه بشیبد هر ماه
چون نظر سوی هلالش برسد
❈۳❈
صبر شد روزهٔ هجران بگرفت
تا مگر عید وصالش برسد
گرچه فتراک وصال است بلند
دستم آخر به دوالش برسد
❈۴❈
پر و بالی بزند مرغ امید
گر ز دولت پر و بالش برسد
روز امید به پیشین برسید
ترسم آوخ که زوالش برسد
❈۵❈
یادخاقانی اگر کم نکند
بر فلک سحر حلالش برسد
کامنت ها