گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دلبر آن به که کسش نشناسد نوبر آن به که خسش نشناسد

❈۱❈
دلبر آن به که کسش نشناسد نوبر آن به که خسش نشناسد
ماه سی روزه به از چارده شب که نه سگ نه عسسش نشناسد
❈۲❈
مست به عاشق و پوشیده چنانک کس خمار هوسش نشناسد
دل هم از درد به جانی به از آنک هر طبیبی مجسش نشناسد
❈۳❈
بخ‌بخ آن بختی سرمست که کس های و هوی جرسش نشناسد
کو سواری که شود کشتهٔ عشق عقل داغ فرسش نشناسد
❈۴❈
عاشق از روی شناسی به بلاست خرم آن کس که کسش نشناسد
عشق را مرغ هوائی باید کاین هوا گون قفسش نشناسد
❈۵❈
استخوانی طلبد جان همای که به صحرا مگسش نشناسد
آسمان هرچه بزاید بکشد زانکه فریاد رسش نشناسد
❈۶❈
روستم بین که به خون ریز پسر کند آهنگ و پسش نشناسد
خوش نفس دارد خاقانی لیک چرخ، قدر نفسش نشناسد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها