گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دلم ز هوای تو بر نمی‌گردد هوای تو ز دلم زاستر نمی‌گردد

❈۱❈
دلم ز هوای تو بر نمی‌گردد هوای تو ز دلم زاستر نمی‌گردد
بدل مجوی که بر تو بدل نمی‌جویم دگر مشو که غم تو دگر نمی‌گردد
❈۲❈
اثر نماند ز من در غم تو این عجب است که در دل تو ازین غم اثر نمی‌گردد
بد است کار من از فرقت تو وین بد را هزار شکر کنم چون بتر نمی‌گردد
❈۳❈
به زر شدی همه کارم ز وصل تو چون زر ز بی‌زری است که کارم چو زر نمی‌گردد
مرا ز بخت خود است این و خود عجب دارم اگر جهان به چنین بخت برنمی‌گردد
❈۴❈
اگرچه آب فراقت ز فرق من بگذشت دلم خوش است که کعب تو تر نمی‌گردد
کدام روز که پیش در تو خاقانی شهیدوار به خونابه در نمی‌گردد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها