گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:چون زلف یار گیرم دستم به یارب آید چون پای دوست بوسم جانم بر لب آید

❈۱❈
چون زلف یار گیرم دستم به یارب آید چون پای دوست بوسم جانم بر لب آید
هر شب ز دست هجرش چندان به یارب آیم کز دست یارب من یارب به یارب آید
❈۲❈
تا خط نو دمیدش بگریزم از غم او کانگه سفر نشاید چون مه به عقرب آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

sedali
2018-12-11T11:26:45
سلام بی زحمت بیت دوم رو اگه کسی معنیشو میدونه بگه خیلی ممنون
ما را همه شب نمی برد خواب
2018-12-11T11:44:05
سید علی جانهر شب ز دست هجرش چندان به یارب آیمکز دست یا رب من یا رب به یا رب آیدمصراع اول میگه که هر شب از درد هجرانش اونقدری (دست به دعا بر می دارم) به یا رب یا رب گفتن می افتممصراع دوم هم میگه که به گمان من چون دوستان صاحب نظر قطعا تفسیر بهتری دارند :که از دست این یا رب گفتن من رب ( خود پروردگار)به یا رب گفتن میاد , در حقیقت کنایه گفته که خدا هم دیگه از دعاهای من خسته شده به خودش پناه می بره و یا دلش می سوزه خودش هم برای من دعا می کنه , که برداشت اول به نظرم صحیح تر باشهپایدار باشی