خاقانی:خیز و به ایام گل بادهٔ گلگون بیار نوبت دی فوت شد نوبت اکنون بیار
❈۱❈
خیز و به ایام گل بادهٔ گلگون بیار
نوبت دی فوت شد نوبت اکنون بیار
دست مقامر ببوس نقش حریفان بخواه
بزم صبوحی بساز نزل دگرگون بیار
❈۲❈
شاهد دل ناشتاست درد زبان گز بده
مطرب جان خوش نواست نغمهٔ موزون بیار
شرط صبوحی بود گاو زر و خون رز
خون سیاوش بده، گاو فریدون بیار
❈۳❈
پیش که یاوه شوند خرد وشاقان چرخ
بر بر گل عارضان ساغر گلگون بیار
باده به کم کاسگان تا خط بغداد ده
بهر لب خاصگان یک دو خط افزون بیار
❈۴❈
غصهٔ ایام ریخت خون چو خاقانیی
شو دیت خون او زان می چون خون بیار
کامنت ها