گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دهان شیشه گشا صبح شد شراب بریز میی به ساغر من همچو آفتاب بریز

❈۱❈
دهان شیشه گشا صبح شد شراب بریز میی به ساغر من همچو آفتاب بریز
هلال عید بود بر سپهر پا به رکاب به جام ساقی گل چهره می شتاب بریز
❈۲❈
نقاب برفکن و آتشی به جانم زن ز دیدهٔ تر من همچو شمع، آب بریز
دلم ز دست تو آباد گر نمی‌گردد بیار آتش و درخانهٔ خراب بریز
❈۳❈
لب تو داد به دستم قدح ز شربت قند در او ز روی عرقناک خود گلاب بریز
گهی که جرم مرا پیش تو حساب کنند تو رشحه‌ای ز کرم‌های بی‌حساب بریز
❈۴❈
ببین به دیدهٔ انصاف نظم خاقانی طبق طبق ز جواهر بر انتخاب بریز

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها