گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:خسته‌ام نیک از بد ایام خویش طیره‌ام بر طالع پدرام خویش

❈۱❈
خسته‌ام نیک از بد ایام خویش طیره‌ام بر طالع پدرام خویش
از سپیدی کار طالع بخت را بس سیه بینم زبان و کام خویش
❈۲❈
دل سبوی غم تهی بر من کند من ز خون دل کنم پر جام خویش
دل هم از من دوست‌گیر است ای عجب بر زبان غم دهد پیغام خویش
❈۳❈
من به دندان گوشهٔ دل چون خورم کو چنان در گوشه دید آرام خویش
دل نه پیکان است، هم خون است و گوشت گوشت نتوان خوردن از اندام خویش
❈۴❈
آسمان هردم کشد وانگه دهد کشتگان را طعمهٔ اجرام خویش
کلبهٔ قصاب چند آرد برون سرخ زنبوران خون آشام خویش
❈۵❈
وام بستانم دهم خواهنده را پس ز گنج غیب بدهم وام خویش
سایلان از من چنین خوش‌دل روند من چنین ناخوش‌دل از ایام خویش
❈۶❈
سایل ار خرم شود زاکرام من من شوم خرم‌تر از اکرام خویش
از برای شادی سائل به رنگ زعفران سازم رخ زرفام خویش
❈۷❈
دانگی از خود باز گیرم بهر قوت پس دهم دیناری از انعام خویش
کام من بالله که ناکام من است تا به ناکامی برآرم کام خویش
❈۸❈
دست همت بس فراخ آمد مرا پای همت تنگ دارم گام خویش
او به نسبت خوانده خاقانی مرا من کنم خاقان همت نام خویش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها