گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:از دهر غدر پیشه وفائی نیافتم وز بخت تیره رای صفایی نیافتم

❈۱❈
از دهر غدر پیشه وفائی نیافتم وز بخت تیره رای صفایی نیافتم
بر رقعهٔ زمانه قماری نباختم کورا بهر دو نقش دغایی نیافتم
❈۲❈
آن شما ندانم و دانم که تا منم کار زمانه را سر و پایی نیافتم
سایه است هم‌نشینم و ناله است هم‌دمم بیرون ازین دو، لطف نمائی نیافتم
❈۳❈
ای سایه نور چشمی و ای ناله انس دل کاندر یگانگی چو شمایی نیافتم
از دوستان عهد بسی آزموده‌ام کس را بگاه عهد وفایی نیافتم
❈۴❈
زین پس برون عالم جویم وفا و عهد کاندر درون عالم جایی نیافتم
بر سینه شاخ شاخ کنم جامه شانه‌وار کز هیچ سینه بوی رضایی نیافتم
❈۵❈
مانا که مردمی به عدم بازرفت از آنک نگذشت یک زمان که جفایی نیافتم
در بوستان عهد شنیدم که میوهاست جستم به چند سال و گیایی نیافتم
❈۶❈
زان طبخ‌ها که دیگ سلامت همی پزد خوش‌خوارتر ز فقر ابایی نیافتم
بر زخمها که بازوی ایام می‌زند سازنده‌تر ز صبح دوایی یافتم
❈۷❈
خاقانیا بنال که بر ساز روزگار خوشتر ز نالهٔ تو نوایی نیافتم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها