گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:از گشت چرخ کار به سامان نیافتم وز دور دهر عمر تن آسان نیافتم

❈۱❈
از گشت چرخ کار به سامان نیافتم وز دور دهر عمر تن آسان نیافتم
زین روزگار بی‌بر و گردون کژ نهاد یک رنج بازگوی که من آن نیافتم
❈۲❈
نطقم از آن گسست که همدم ندیده‌ام دردم از آن فزود که درمان نیافتم
از قبضهٔ کمان فلک بر دلم به قهر تیری چنان گذشت که پیکان نیافتم
❈۳❈
خوانی نهاد دهر به پیشم ز خوردنی جز قرص آفتاب در آن خوان نیافتم
بر ابلق امید نشستم به جد و جهد جولان نکرد بخت که میدان نیافتم
❈۴❈
بر چرخ هفتمین شدم از نحس روزگار یک هم‌نشین سعد چو کیوان نیافتم
پشتم شکست چرخ که رویم نگه نداشت آبم ببرد دهر کز او نان نیافتم
❈۵❈
در مصر انتظار چو یوسف بمانده‌ام بسیار جهد کردم و کنعان نیافتم
گوئی سکندرم ز پی آب زندگی عمرم گذشت و چشمهٔ حیوان نیافتم
❈۶❈
ز افراسیاب دهر خراب است ملک دل دردا که زور رستم دستان نیافتم
گویا ترم ز بلبل لیکن ز غم چو باز خاموش از آن شدم که سخندان نیافتم
❈۷❈
خاقانیا تو غم خور کز جور روزگار یک رادمرد خوش‌دل و خندان نیافتم
داد سخن دهم که زمانه به رمز گفت آن یافتم ز تو که ز حسان نیافتم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها