گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دردی که مرا هست به مرهم نفروشم ور عافیتش صرف دهی هم نفروشم

❈۱❈
دردی که مرا هست به مرهم نفروشم ور عافیتش صرف دهی هم نفروشم
بگداخت مرا مرهم و بنواخت مرا درد من درد نوازنده به مرهم نفروشم
❈۲❈
ای خواجه من و تو چه فروشیم به بازار شادی بفروشی تو و من غم نفروشم
رازی که چو نای از لب یاران ستدم من از راه زبان بر دل همدم نفروشم
❈۳❈
آری منم آن نای زبان گم شده کاسرار الا ز ره چشم به محرم نفروشم
چون نای شدم سر چو زبان گم شده خواهم تا پیش ز کس دم نخرم دم نفروشم
❈۴❈
من نیست شدم نیست شدن مایهٔ هستی است این نیست به هستی ابد کم نفروشم
کو تیغ که مفتاح نجات است سرم را کان تیغ به صد تاج سر جم نفروشم
❈۵❈
لب خنده زنان زهر سر تیغ کنم نوش زهری که به صد مهرهٔ ارقم نفروشم
دستار به سرپوش زنان دادم و حقا کنرا به بهین حلهٔ آدم نفروشم
❈۶❈
زان مقنعه کان شاه به بهرام فرستاد یک تار به صد مغفر رستم نفروشم
زین خام که دارد جگر پخته تریزش پرزی به هزار اطلس معلم نفروشم
❈۷❈
این یک شبه خلوت که به هر هفته مرا هست حقا که به شش روز مسلم نفروشم
گفتی نکنی خدمت سلطان، نکنم نی یک لحظه فراغت به دو عالم نفروشم
❈۸❈
گویند که خاقانی ندهد به خسان دل دل کو سگ کهف است به بلعم نفروشم
بر کور دلان سوزن عیسی نسپارم بر پرده‌دران رشتهٔ مریم نفروشم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

راویان
2016-09-04T23:34:51
سلام،بیت دهم مصرع دوم کانرا ،همچنین بیت سیزدهم شب صحیح است.