خاقانی:گفتم به ری مراد دل آسان برآورم ز آنجا سفر به خاک خراسان برآورم
❈۱❈
گفتم به ری مراد دل آسان برآورم
ز آنجا سفر به خاک خراسان برآورم
در ره دمی به تربت بسطام برزنم
وز طوس و روضه آرزوی جان برآورم
❈۲❈
ری دیده پس به خاک خراسان رسم چنانک
حج کرده عمره بر اثر آن برآورم
از اوج آسمان به سر سدره بگذرم
وز سدره سر به گلشن رضوان برآورم
❈۳❈
ایزد نخواست آنچه دلم خواست لاجرم
هر لحظه آهی از دل سوزان برآورم
کامنت ها