گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:یارب از عشق چه سرمستم و بی‌خویشتنم دست گیریدم تا دست به زلفش نزنم

❈۱❈
یارب از عشق چه سرمستم و بی‌خویشتنم دست گیریدم تا دست به زلفش نزنم
گر به میدان رود آن بت مگذارید دمی بو که هشیار شوم برگ نثاری بکنم
❈۲❈
نگذارم که جهانی به جمالش نگرند شوم از خون جگر پرده به پیشش بتنم
یا مرا بر در میخانهٔ آن ماه برید که خمار من از آنجاست هم آنجا شکنم
❈۳❈
صورت من همه او شد صفت من همه او لاجرم کس من و ما نشنود اندر سخنم
نزنم هیچ دری تام نگویند آن کیست چو بگویند مرا باید گفتن که منم
❈۴❈
نیم جان دارم و جان سایه ندارد به زمین من به جان می‌زیم و سایهٔ جان است تنم
از ضعیفی که تنم هست نهان گشته چنانک سال‌ها هست که در آرزوی خویشتنم
❈۵❈
گر مرا پرسی و چیزی به تو آواز دهد آن نه خاقانی باشد، که بود پیرهنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها