گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:آگه نه‌ای که بر دلم از غم چه درد خاست محنت دواسبه آمد و از سینه گرد خاست

❈۱❈
آگه نه‌ای که بر دلم از غم چه درد خاست محنت دواسبه آمد و از سینه گرد خاست
بر سینه داغ واقعه نقش‌الحجر بماند وز دل برای نقش حجر لاجورد خاست
❈۲❈
جان شد سیاه چون دل شمع از تف جگر پس همچو شمع از مژه خوناب زرد خاست
هم سنگ خویش گریهٔ خون راندم از فراق تا سنگ را ز گریهٔ من دل به درد خاست
❈۳❈
در کار عشق دیده مرا پایمرد بود هر دردسر که دیدم ازین پایمرد خاست
دل یاد کرد یار فراموش کی کند در خون نشستن من ازین یاکرد خاست
❈۴❈
دل تشنهٔ مرادم و سیر آمده ز عمر دل بین کز آتش جگرش آبخورد خاست
دردا که بخت من چو زمین کند پای گشت این کناپائی از فلک تیزگرد خاست
❈۵❈
در تخت نرد خاکی اسیر مششدرم زین مهرهٔ دو رنگ کز این تخته‌نرد خاست
خصمم که پایمال بلا دید دست کوفت تا باد سردم از دم گردون نورد خاست
❈۶❈
گر باد خیزد ای عجب از دست کوفتن از دست کوب خصم مرا باد سرد خاست
خاقانیا منال که غم را چو تو بسی است کاول نشست جفت و به فرجام فرد خاست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

غلامعلی حامدبرقی
2014-05-21T14:57:11
با عرض سلام و احترام دربند دوم سطر ششم به نظرم ازین یاکرد " از این یادکرد" و در بند دوم سطر هشتم این کناپائی " این کندپائی"صحیح است.