خاقانی:دارم سر آنکه سر برآرم خود را ز دو کون بر سر آرم
❈۱❈
دارم سر آنکه سر برآرم
خود را ز دو کون بر سر آرم
بر هامهٔ ره روان نهم پای
همت ز وجود برتر آرم
❈۲❈
بر لاشهٔ عجز بر نهم رخت
تا رخش قدر عنان درآرم
این دار خلافت پدر را
در زیر نگین مسخر آرم
❈۳❈
وین هودج کبریای دل را
بر کوههٔ چرخ اخضر آرم
وین تاج دواج یوسفی را
درمصر حقیقت اندر آرم
❈۴❈
بیواسطهٔ خیال با دوست
خلوت کنم و دمی برآرم
در حجرهٔ خاص او فلک را
مانندهٔ حلقه بر در آرم
❈۵❈
شب را ز برای زنده ماندن
تا نفخهٔ صور همبر آرم
گر پردهدری کند تف صبح
از دود دلش رفوگر آرم
❈۶❈
در کعبهٔ شش جهت که عشق است
خاقانی را مجاور آرم
کامنت ها