گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دلا زارت برون نتوان نهادن قدم در موج خون نتوان نهادن

❈۱❈
دلا زارت برون نتوان نهادن قدم در موج خون نتوان نهادن
بر اسب عمر هرای جوانی است بر او زین سرنگون نتوان نهادن
❈۲❈
تو را هر دم غم صد ساله روزی است ذخیره زین فزون نتوان نهادن
به کتف عمر میکش بار محنت که بر دهر حرون نتوان نهادن
❈۳❈
به نامت چون توان کرد ابلقی را که داغش بر سرون نتوان نهادن
در این منزل رصد جهان می‌ستاند گنه بر رهنمون نتوان نهادن
❈۴❈
خراب است آن جهان کاول تو دیدی اساسی نو کنون نتوان نهادن
به صد غم ریسمان جان گسسته است غمی را پنبه چون نتوان نهادن
❈۵❈
دلی کز جنس برکندی نگهدار که بر ناجنس و دون نتوان نهادن
سرت خاقانیا در بیم راهی است کز آنجا پی برون نتوان نهادن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها