گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:رخش حسن ای جان شگرفی را به میدان درفکن گوی کن سرها و گوها را به چوگان درفکن

❈۱❈
رخش حسن ای جان شگرفی را به میدان درفکن گوی کن سرها و گوها را به چوگان درفکن
عشق را گه تاج ساز و بر سر عشاق نه زلف را گه طوق کن در حلق مردان درفکن
❈۲❈
عالمی از عشقت ای بت سنگ بر سر می‌زنند زینهار ای سیم‌گون گوی گریبان درفکن
نیکوان خلد بالای سرت نظاره‌اند یک نظر بنمای و آشوبی در ایشان درفکن
❈۳❈
تن که باشد تا به خون او کنی آلوده تیغ زور با عقل آزمای و پنجه با جان درفکن
کفر و ایمان را بهم صلح است خیز از زلف و رخ فتنه‌ای ساز و میان کفر وایمان درفکن
❈۴❈
آخر ای خورشید خوبان مر تو را رخصت که داد کز خراسان اندرآ، شوری به شروان درفکن
شاید ار سرنامهٔ وصل تو نام دیگر است مردمی کن نام خاقانی به پایان درفکن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها