گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:بر سر بازار عشق آزاد نتوان آمدن بنده باید بودن و در بیع جانان آمدن

❈۱❈
بر سر بازار عشق آزاد نتوان آمدن بنده باید بودن و در بیع جانان آمدن
از عتاب دوستان چون سایه نتوان در رمید جان فشاندن باید و چون سایه بیجان آمدن
❈۲❈
عشقبازان را برای سر بریدن سنت است بر سر نطع ملامت پای‌کوبان آمدن
نیم شب پنهان به کوی دوست گم نامان شوند شهره‌نامان را مسلم نیست پنهان آمدن
❈۳❈
بر سر گنج آن شود کو پی به تاریکی برد مشعله برکرده سوی گنج نتوان آمدن
جان در این ره نعل کفش آمد بیندازش ز پای کی توان با نعل پیش تخت سلطان آمدن
❈۴❈
گرچه تنگ است ای پسر با پر نگنجد هیچ مرغ بال و پر بگذار تا بتوانی آسان آمدن
شرط خاقانی است از کفر آشکارا دم زدن پس نهان از خاکیان در خون ایمان آمدن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیررضا مبینی
2023-11-15T19:02:13.6780332
مصرع اول: تلمیح به داستان موسی، که برای ورود به وادی مقدس باید برای احترام کفشش را در می‌آورد